11ماهگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
سلام عشق مامان...
11 ماهه شدنت مبارک وای خدای من 1 ماه دیگه مونده تا 1ساله شدنت عزیزم لحظه ای نیست که تو فکرش نباشم اصلا باورم نمیشه ....خدا جون شکرت
11 ماهه که با همیم و زندگیمون غرق در لذت و شادیه روزامون دیگه یکنواخت نیست با وجود تو روزی نیست که یه کار جدیدی انجام ندی و مارو شگفت زده نکنی عاشقتیم پسرم
پسرک 11 ماهه من تو همه ی زندگی مایی، تو همه ی امید و آرزوهای مایی، تو همه عشق زندگی مایی،تو نفس مایی.... آخ حسام که نمیتونم احساساتم رو بنویسم هیچ وقت نویسنده ی خوبی نبودم منو ببخش
دلم میگره همش حسرت روزای قبل رو دارم همش نگرانم که برات کم گذاشته باشم انشالله خدا کمکم کنه بتونم مادر خوبی برات باشم گل من .
ماشالله مردی شدی برای خودت خیلی زود بزرگ شدی حسام دلم تنگه برای نوزادیت که چه نگران بودم من با این موجود کوچولو چه کنم خدایا؟ اصلا از پسش برمیام؟و...........
کم کم داره تقاضای شیر خوردنت کم میشه ولی میلی به غذا هم نشون نمیدی همش دنبالتم یا چند قاشق بخوری و من خیالم راحت شه ولی هنوز شبا زیاد بیدار میشی و من نگرانم چه جوری شیر شب رو ترک کنی...
هوا خیلی گرم شده سعی میکنیم شبا بیشتر ببریمت پارک خیلی وروجکی به خدا دیگه منو بابایی درمونده شدیم تو خونه بند نمیشی در باز شه یکی بره بیرون صدای گریه ات تا سر کوچه هم میره فقط میخوای بری هر جا که شده دیگه بابایی تا مغازه هم بخواد بره تو رو هم میبره اینقدر ذوق میزنی که خندمون میگیره
راستی 15 خرداد چهارشنبه دومین دیدار با دوستای نی نی سایتی خونه خاله حمیده مامان ایلیا بود که بسیار بسیار خوش گذشت دست خاله حمیده درد نکنه خیلی زحمتش دادیم
6تا نی نی بودین 3تا پسر 3 تا دختر (:
اینم چند تا عکس:
این اولین دیدار که 2 ماهه بودی
به ترتیب کیانا.حسام.بهراد.ایلیا که 1 ماهش بود
اینم عکس این دفعه
کیانا.سایدا.زهرا.ایلیا.حسام(چه قدر بزرگ شدین ماشالله)
حسام.ایلیا.مهدیار.سایدا.زهرا