روزت مبارک بابای مهربون...
همسر عزیزممم این روز رو از طرف خودم و حسام بهت تبریک میگم و به خاطر همه زحماتت برای رفاه و آرامش ما تشکر میکنم ....انشالله همیشه سایه ات بالای سرمون باشه و انشالله منو حسام بتونیم قدر دان زحماتت باشیم عزیزم
با تمام وجود عاشقتیم و دوستت داریم ...
حسام عزیزم به شما هم این روز رو تبریک میگم بلاخره شما هم مرد کوچولوی خونه ی ما هستی نفسم...
آرزومه بزرگ شدی مثل پدرت بشی .... قول بده بزرگ شدی قدرش رو بدونی و احترامشو همیشه داشته باشی اینو بدون که بابایی خیلی مهربونه و برای راحتی و آسایش ما خیلی زحمت میکشه
امسال دوبار برای شما آقایون محترم جشن گرفتیم به بار 3 نفری شب بعدش هم خونه آقاجون چون به جز دایی همه بابا شده بودن روی کیک نوشتیم باباهای مهربون روزتون مبارک... خیلی خوش گذشت اون شب بعد شام هم دسته جمعه رفتیم پارک بارون اومده بود و هوا بسیار عالی بود جالبه تو پارک احدی نبود و فقط ما بودیم خلاصه شب به یاد ماندنی بود..شما هم که ماشالله پا به پای ما تا ساعت 1بیدار بودی
عصر اون روز هم 3 نفری رفتین سر مزار بابا یحیی روحش شاد...چه زود میگذره
.
اینم عکس حسام و جوجه اردکاش...باباجون حمومشون کرده بود آورده بود خونه خشکشون کنه شما دیدی دور خونه دنبالشون میکردی و ذوق میکردی