نوروز 92
سلام عشق کوچولوی مامان عیدت مبارک
انشالله امسال سال خوبی برای ما و دوستان عزیزمون باشه...
یادش به خیر پارسال تو شکم مامانی بودی و امسال پیشمون هستی.سال 91 برای ما سال خیلی خوبی بود چون بزرگترین اتفاق زندگیمون رخ داد هرچه قدر خداروشکر کنم بازم کمه...
سال تحویل روز چهارشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۱ ساعت 14:31 بود
امسال چون مادرجون و عمه زهرا رفته بودن مسافرت( منم دوست داشتم بریم ولی خوب با بچه کوچیک خیلی سخته ) ما هم سال تحویل خونه آقاجون بودیم خیلی خوش گذشت همه جمع بودیم اولین باری بود که بعد از ازدواجمون خونه آقاجون بودیم
شما سر سال تحویل خوابیده بودی و بابا اصرار که شما رو بیدار کنم ولی دلم نیومد اذیت شی مبادا تا آخر سال بخوابی
امسال واقعا جای بابا یحیی خالی بود خدا بیامرزدشون...خیلی عیدی دادن براش مهم بود و دوست داشت نشد که بهت عیدی بده
به دلیل نداشتن وقت و حوصله همون سفره پارسالی رو با کمی تغییر انداختم همینم شما 2 بار خرابش کردی وروجک
چند روزه پسر مامانم بای بای کردن و دس دسی رو یاد گرفتی خیلی بانمک این کارو انجام میدی
اینم خونه آقاجون نمیزاشتی عکس بگیریم همش لبات رو جمع میکردی ههه