هفته ی 35 (:
خوب به سلامتی رسیدیم هفته 35 خیلی خوشحالم اصلا باورم نمیشه فقط 5 هفته ی دیگه مونده چه قدر سریع گذشت انگار همین دیروز بود فهمیدم تو توی دلمی اون موقع میگفتم چه راه طولانی در پیش دارم ولی نمیدونستم به این زودی گذشت و من یه عالمه کار ناتموم دارم که دوست دارم قبل از اینکه تو بیای همه رو انجام بدم وروجک من انشالله برسم به همشون
جمعه خونه ی مامانی بودیم یه جشن کوچولوی سیسمونی هم گرفتیم که انشالله وسایلتو بیاریم خونه عکس میگیرم میزارم برات یادگاری بمونه (: خیلی خوش گذشت بهمون همه به من و بابایی میگفتن پدرو مادر داماد هههههههه
انشالله دومادیتو ببینیم جیگرم
امروز هم از صبح داشتم خونه رو مرتب میکردیم و وسایلارو جابه جا کردیم با بابایی که جا برای وسایلای پسری هم باشه (:
تو این هفته ها تقریبا کامل میشی عزیزم و از این به بعد وزن اضافه میکنی (: حواست باشه خیلی نخوری ها هههههه
اینم عکس سه نفرمون منو بابایی و پسر طلا (:
.
.
.
.
.