ورود به ماه نهم ..
الهی مامان قربونت بره که داری بزرگ میشی جیگر من نفس من میخوام بخورمت از بس شیرینی تو
امروز بعد نهار بابایی دستشو گذاشته بود رو شکم من تو هم که هی خود شیرینی میکردی براش بابایی هم ذوق میکرد هی میگفت بیا بیرون دیگه ههههههه
جیگر مامان ماه هشت هم تموم شد به سلامتی وارد ماه آخر شدیم و آخرین ماه انتظار که انشالله به خوبی و خوشی بگذره و بپری بغلمون (:
امشب خانواده ی مامانی میان خونمون که وسیله های تو رو هم میارن بچینن و من هرروز بهشون نگاه کنم و لذت ببرم (:
پسر طلای من دیشب هم ما خونه ی مامانی بودیم رفتیم به آقاجون تبریک بگیم خاله و دوتا وروجک ها هم اومده بودن کلی عکس گرفتیم و خوش گذروندیم مامانی هم یه کیک خشگل برا آقا جون گرفته بود ببین (:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی