15ماهگی
سلام
وروجک مامان ببخش که عقبم (:
ماشالله مگه وقت میزاری برا ماکه بشینیم بنویسیم
قربونت برم که صبح تا شب تو خونه راه میری و 1 دقیقه هم نمیشینی همش با بابایی میگیم چه انرژی دارن این بچه ها .. خیلی مسلط شدی خداروشکر. چه قدر نگران بودم و استرس داشتم که دیر راه افتادی ولی چه میشه کرد مادر بودن همینه وقتی به عقب تر نگاه میکنی خنده ات میگیره که به خاطر چه چیزایی نگران بودم خواب، دندون، سینه خیز، 4دست و پا و.......... که بلاخره همه کارارو انجام دادی و ماشالله مردی شدی برا خودت
2روزه یاد گرفتی از صندلی بابایی بری بالا و بعدش بری رو میز کامپیوتر وقتی هم که بیاریمت پایین این قدر گریه و ....خلاصه نمیزاری بابا کاراشو انجام بده همش باید با آقا سروکله بزنه
هر موقع خسته میشی و میخوای تی وی ببینی میری رو مبل میشینی و لم میدی و فیلم میبینی این قدر بامزه میشینی میخوام بخورمت
آها ماشالله روز به روز هم رقاصتر میشی نمیدونم از کجا یاد میگیریبا کوچکترین آهنگی چه شاد و چه غمگین دستات میره هوا و ...
1هفته ای میشد دیگه ماما نمیگفتی و افتاده بودی رو دور بابا از صبح تا شب فقط میگفتی بابا بابا اوووووووووووووووووف که بابا چه عشقی میکرد همش میگفت جان جان و تو غش غش میخندیدی بهت میگفتیم بگو ماما باز میخندیدی میگفتی ماما خلاصه که خوب مارو سرکار گذاشتی وروجک
فکر کنم تو خونه فقط بابا رو میبینی چون هر کاری که میکنه ازش کپی میکنی خیلی ریز بینی به خدا تا یه چیزی ببینی سریع بلافاصله همون کارو انجام میدی اون روزی رفته بودی شونه بابا رو برداشته بودی و تند تند میزدی سر قوطی ژل و میکشیدی به موهات و ما هاج و واج یا امروز رفتی 2 تا رژ برداشتی هر کار میکردم نمیدادی به من تند تند میکشیدی رو لبات خدایاااااااا از دست این بچه
روز به روز هم که مستقل تر میشی خودت میخوای آب بخوری و همچینین غذا وقتی حواست باشه سریع قاشق یا لیوان رو ازم میگری و همه رو میریزی رو خودت هههههه
اون شب از مهمونی برمیگشتیم عزیز کنارت بود یاد گرفته بودی میگفتی عـــــــــــز میکشیدی ولی فرداش میگفتی عزیزه خیلی بامزه بود قربونت برم
علاقه داری اسباب بازیهای کوچکت رو قایم کنی امروز رفتی توپا و ماشینای کوچیکت رو گذاشته بودی تو بخاری و روبه روی بخاری نشسته بودی و هی میگفتی جیز جیز بعدش که اومدم دیدم بعلهههههه
یا همه رو زیر فرش قایم میکنی و هی درشون میاری یکی از بازیهاته خخخخخخخ
موقع بازی دوست داری رو ماشینات بشینی چه کوچیک چه بزرگ خیلی بانمکه ما که از خنده ریسه میریم
تا حالا 12 تا دندون درآوردی یهویی 4تا باهم جونه زد قربونت برم
ماه پیشم با دوستامون رفتیم پارک قسمت بانوان خیلی خوش گذشت
خیلی علاقه به قطره چکون داری
اینجا تازه از خواب بیدار شده بودی از پارک میومدیم هلاک شده بودی بهت میگم کو دندونات این طوری میکنی